هديه دوستي
ای دوست بخند و غنچه بارانم کن
با خندهی نوگلت شکوفانم کن
در باغ غزل شکوفهی عشق توام
گل واکن و غرقه در بهارانم کن.
ای دوست کجا چون تو نکو مییابم؟
همچون تو نجیب و نیکخو مییابم؟
در این شب تیرهدل کجا ای خورشید
صبحی چو تو آفتاب رو مییابم؟
ای دوست تو آفتاب شبهای منی
خورشید فروزندهی فردای منی
خواب شب غم بیتو پر از کابوس است
لبخند بزن به من که رؤیای منی.
ای دوست ترا از دل و جان میخواهم
من با تو به سوی صبح دم همراهم
در دست تو دست من، در این ظلمت شب
هستیم در انتظار فردا با هم.